یک آواز خیالی

از شدت حرص و اعصاب خوردی دلم می خواد جیغ بزنم یک جیغ خیلی خیلی بلند نمی دونم شایدم دلم می خواد بزنم زیر گریه زار زار گریه کنم با اهنگ گریه ام گرفته اشکام داره می آید ولی نباید بیاد الان همه می بینن تند تند اشکامو پاک می کنم

چند تا اهنگ که همیشه همراهشون می خونم  گذاشتم
الان رسیده به آهنگ گلنار دلم می خواد منم همراهش بخونم 

آهنگ تموم شد دوباره از اول یک بار دو بار شمارش از دستم در رفت حس می کنم حتی با نخوندنش هم تخلیه شدم حالم بهتر شد تو ذهنم تصور می کنم دارم همراهش می خونم این کارم حالم بهتر می کنه یک آواز خیالی

گلنار، گلنار، کجایی که از غمت
ناله می‌کند عاشق وفادار
گلنار، گلنار، کجایی که بی تو شد
دل اسیر غم دیده‌ام گهربار
گلنار، گلنار، دمی اولین شب
آشنایی و عشق ما به یاد آر
گلنار، گلنار، در آن شب تو بودی و
عیش و عشرت و آرزوی بسیار
چه دیدی از من حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار
بود مرا، در دل شب تار، آرزوی دیدار
تا به کی پریشان؟
تا به کی گرفتار؟
یا مده مرا، وعده وفا، راز خود نگه دار
یا به روی من، خنده‌ها بزن، قلب من بدست آر
چه دیدی از من حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار
لب خود بگشا لب خود بگشا به سخن گلنار
دل زارم را، مشکن گلنار
نشدی عاشق نشدی عاشق زکجا دانی
چه کشد هر شب دل من گلنار

بهترین  Love Story  دنیا....

امروز یک کادوی هیجان انگیز گرفتم از وقتی اومدم خونه بیشتر از یه عالمه صداشو در آوردم از Love Story واقعیم قشنگتره منو می بره به یه جای دور نمیدونم به کجا؟؟؟

یه حس خوب بهم می ده هی می چرخونمش و هی صدای Love Stroy تکرار می شه یک بار دو بار ده بار یهویی به خودم می /ایم و می فهه که چن دقیقه که اینجا نیستم از ترس اینکه مامان بابام چیزی نگن متوقف می شم.

از وقتی تو فیلم آناستازیا دیدمش  دلم می خواست یکی مثلش داشته باشم ولی فکر نیم کردم یهویی یه فرشته بیاد و اونو واسم بخره ممنونم فرشته مهربون...

کودکه درونم داره از خوشحالی بال در می آره  بیچاره تا حالا صداش در نیومده بود مدتهاست تو دلش مونده خوب تقصیره خودش بوده که چیزی نگفته ولی یعنی اون از گجا فهمیده گی بهش گفته!! ولی خوب این بچه که این چیزا رو نمی فهمه مهم اینه که الان خوشحاله هی....

هی نگاش می کنه می خواد یه بار دیگه صداشودر بیاره ولی حیف که جرات نمی کنه می ترسه که خواب دیده باشه..

پ.ن یکی از تفاوت های من و فرشته مهربون اینه که چیزایی که من از کنارشون ساده می گذرم اون بهشون توجه میکنه و اینطوری می شه که من کلی ذوق زده می شم

شیاد

رنج و عذاب از من              راحت و خواب از تو

   خون جگر از من              موی خضاب از تو

                          آه شیاد

                   می خوای بمونی تو

            اما شب که بره می دن جزای تو

کارو تلاش از من                  راحت و خواب از تو

کاسه خون از من                  تنگ گلاب از تو

                           آه شیاد

                   می خوای بمونی تو

            اما شب که بره می دن جزای تو

سوز و گداز از من                عمر دراز از تو

لطف و صفا از من                رنگ و ریا از تو

                           آه شیاد

                   می خوای بمونی تو

            اما شب که بره می دن جزای تو

بابا مهم بابا فعال 

دیروز با یکی از دوستام حرف می زدم هی وسط حرفاش می گفت اه اه اه کلی کلافه شده بود و هی سعی می کرد با گفتن این واژه خودشو تخلیه کنه از هر سه تا جمله اش تو چت یکی اش یه اه گنده بودو خودشم می گفت که ببخشید که اینفدر می گم اه دسته خودم نیست منم بهش گفتم راحت باش تازه آخرشم می گفت که هنوز تخلیه نشدم از لوس بازی دوستاش حرصش در اومده بود البته دوستای مشترکمون، کم کم  با تعریفای اون حس کردم منم دلم می خواذد بگم اه، شنیده بودم که خمیازه کشیدن مسریه ولی نمی دونستم اه گفتنم می تونه مسری باشه !!!
الان که دارم می نویسم بازم که یاده حرفاش می افتم منم می خوام بگم اه، خداییش بعضی آدما چرا اینقدر تظاهر می کنن تظاهر به مهم بودن تظاهر به بااستعداد بودن تظاهر به خیلی مشغول بودن تظاهر به اینکه آدم خاصی هستن خیلی می فهمن ،آخه آدم چطوری می تونه نشون بده که از این آدما و اداهاشون حالش بد می شه جز اینکه هی بگی اه شاید یه کم حال آدم بهتر شه
باباجون یکی نیست بگه خودتون باشین آخه مگه ما بیکاریم که در مورده کارای شما فکر کنیم آخه مگه مهمه که شما چند تا مقاله دارین یا چند تا مقاله می خواین بنویسین  یا اینکه یه جوری برخورد می کنن که کارای شما اصلا مهم نیست فقط هر چی کاره مهمه تو این دنیا رو به اونا میدهند این کارا در حد شما نیست اه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه آخیش