آسمون آبیه دل من
چه روزایی دارم من این روزا برعکس آسمون که اصلا رنگه آبیش دیده نمی شه ولی آسمون دل من آبیه آبیه با یه
خورشید زرد طلایی تازه شباشم مهتابیه مهتابیه با یه ماه درخشان
بیرون دلم به زور می شه نفس کشید همه چی تاره هیچی دیده نیمشه اما توی دلم همه چی روشنه همه چی
واضحه واقعا مگه می شه که محیط درونیه آدم با محیط بیرونیش اینقدر فرق داشته باشه چی بگم هیچی که نشد
نداره این دفعه انگار واقعا شده همه تو بیرون دعا می کنن هوا ابری شه بارون بیاد کثیفی ها شسته شه ولی من
تو دلم نمی خوام بارون بیاد می خوام هوا آفتابی بمو نه آسمونم آبی بمونه الان آسمون دلم پر ستاره ست
ستاره های که هی به آدم چشمک می زنن وهی میگن حالشو ببر شاید آسمون دله توام آبی نمونه
No comments:
Post a Comment