Sunday, September 23, 2012

همه جا خیلی تمیزه سرامیکهای کف از شدت تمیزی برق می زنند این اولین باره که همه جا اینقدر تمیزه کف اشپزخونه کف اتاقا  یکی از همکارام که اصلا بعید می دانم این چیزها براش مهم باشه به محض ورود می فهمه که چقدر همه چی تمیزه منم هوس کردم برمو شیشه پاک کن بگیرم و میزم را اینقدر تمیز کنم که از شدت تمیزی برق بزنه هیچ وقت فکر نمی کردم تمیز بودن محیط دور و برم اینقدر برام مهم باشه البته این کاملا طبیعیه از بس که خونمون به لطف مامانم همیشه برق می زنه ولی این گلدون بیچاره جلو من معلوم نیست چشه از دیروز ولو شده برگاش حال سرپا وایستادن را ندارند کاش می شد جامو عوض کنم خسته شدم تنوع می خواهم کاش می شد همه جا یک کمک نورانی تر بشه اتاق واقعا مثل اتاق خانم هویشامه از بس تاریکه و اینم خواسته من بوده ولی الان خودم خسته شدم نور می خواهم پرده کرکره را یک کم باز کردم وای چه خوب نور اومد تو، الان دوستش دارم دیگه چشمم را اذیت نمی کنه ولی دلم نمی خواهد پنجره را باز کنم یهو یه عالمه سرو صدا هجوم می آرند به مغزم و جایی برای فکرهای خوب نمی ذارند کاش امروز تا اخرش خوب باشه

No comments: