حال این روزهای من حال غریبی است احساسات لحظه ای همه چیز انگار در حال اتفاق می افتد انگار که نه گذشته ای وجود داشته و نه اینده ای در پیش روست فقط و فقط حال است و لحظه ها
گمشده ام و باید دوباره پیدا شوم ناطور دشت چه حس خوبی دارد و صدای کمانچه حس کلاسهای موسیقی روزهای بچگی را تداعی می کند ساعت هایی که در انتظار پدرم بودم تا مرا به کوچه باز گرداند به باریهای بچگی
باید بنویسم خیلی بنویسم تنها چیزی که در باره اینده می دانم همین است .حس دوست داشتنی این روزهایم. دلم برای دفترچه ابیم تنگ می شود به شرکت که می رسم اول آن را ازکیفم بیرون می اورم به امید اینکه سطری ار ان را پر کنم
No comments:
Post a Comment