این روزها چه روزهای شلوغیه تند تند هم می گذرهدانگار که دنبالش کرده باشند فروردین دارد تمام می شود تا چشم به هم بزنیم اردیبهشت هم تمام می شود. می گویند فروردین که تمام شود انگار بهار تمام شده ولی حالا ما یک تخفیف می دهیم می گوییم اردیبهشت هنوز مانده است . بهار که تمام شود تابستان شروع می شد تابستان بدون تعطیلی را هم نمی شود اسمش را تابستان گذاشت ،فقط گرما و گرما و گذر از جهنم ان هم هرروز و هر روز دیگر نه آب خنک افاقه می کند نه کولر گازی و نه مانتوی سفید رها با یک شاله سفید رهاتر. کاش این روزها بیشتر باد بوزد باران بیشتر ببارد تا حس کنیم که بهاری داشته ایم بارون های بهاری که تو یک چشم به هم زدن شروع می شود ، بوی خاک خیس خورده را تا اعماقه وجودمان می برد و با یک چشم به هم زدن دیگر بارش را جمع می کند می رود انگار نه انگار که ابری بوده و بارانی.آسمان ابرهایش را تنگ دربر می گیرد و می رود بارش را جای دیگر پهن می کند . بهار امسال هم می گذرد مثل برق و باد زندگی است دیگر اگر نگذرد عجیب تر است پس با فراق بال بگذر ما که غممان نمی شود
1 comment:
منم اصلا دوست ندارم زود بگذرند، میترسم چوب خطم زود پر بشه و صبر من مصادره بشه به... اما این خاصیت فروردین، مثل بارونش. این وسط اردیبهشت پلِ بین بهار یا همون بهشت و جهنمِ داغ تابستونه. تابستون حتا اگه خنکم باشه، بی خورشید جهنمِ . جهنمی که زبانههای آتش رو به پاییزش میتونه تو کسری از ثانیه یه دسته گل سفید مریم همیشه منتظر رو پژمرده کنه.
یه آینده مبهم، یه تابستون بی خورشید
همون فصلی که رویاهام مثِ ارتش فرو پاشید
اردیبهشت قسمت میدم نه به همهٔ چیزهای قشنگی که توت بوده و هست، بلکه فقط و فقط به عطر بهار نارنج شیرازت، امسال همه و منو مستِ مست کن. همین.
Post a Comment